معامله گران چه نکاتی را میتوانند از پوکر بازان یاد بگیرند؟
به نظر شما معامله در بازارهای مالی مانند بازی پوکر است؟ این سوالی است که اکثرا میشنویم. البته اگر بخواهیم به طور حرفه ای به این قضیه نگاه کنیم خواهیم فهمید که شباهت هایی بین معامله گری و بازی پوکر وجود دارد، چون هر دو حرفه با احتمالات و ریسک دست و پنجه نرم میکند.
با این حال، میتوان گفت که بهترین بازیکنان پوکر ویژگیهایی دارند که میتوانند با آن به خوبی به دنیای معامله گری وارد شوند. پس اجازه دهید تا نگاهی به این سه نکته اصلی بیندازیم:
مدیریت دارایی (پول)
در پوکر، بازیکن سعی دارد تا با محاسبه شرط هایی که میزند و براساس دستی که دارد، موجودی خود را افزایش دهد یا به عبارتی به دنبال برد آن دست است. به طور مشابه، هدف ما در معامله گری رشد سرمایه اولیه خود با به خطر انداختن بخشی از حسابمان در این بازار است.
پس به عنوان یک پوکرباز و یک معامله گر، باید بدانیم تا چه مقدار برای ماندن در این بازی نیاز به ریسک کردن داریم. همانطور که اصطلاحا در پوکر “all in” (فراچارت: شرط بستن با همه ژتون هایی که دارید) منجر به یک پیروزی بزرگ و یا خروج زود هنگام از میز میشود، قمار کردن روی یک معامله سنگین، میتواند عواقب بدی مثل خالی شدن حساب معاملاتی به همراه داشته باشد.
علاوه بر این، ریسک کردن به تنهایی کافی نیست، بلکه باید بدانیم که کجای بازی ارزش ریسک کردن را دارد. پوکر بازان بزرگ منتظر فرصتها میمانند تا بتوانند بازی را به نفع خود تمام کنند. در معامله گری هم، باید بدانیم که چه زمانی باید به حجم معاملات اضافه کنیم، چه زمانی از معاملات ضررده خود خارج شویم و چه زمانی گوشهای بنشینیم و منتظر یک موقعیت معاملاتی عالی بمانیم.
رفتارشناسی
استراتژی پوکربازان حرفهای بستگی زیادی به رقیب روبروی او در بازی دارد. به عنوان مثال، وی قطعا زمانی که با یک رقیب آماتور روبرو میشود، نسبت به زمانی که در مقابل رقیب حرفهای بازی میکند، متفاوت خواهد بود. نزدیکی با رقبا نیز میتواند به پوکربازان حسی متمایز بدهد، چون شناخت رقیب مزیتی بزرگ و متمایز محسوب میشود.
در معامله گری هم، مهم است که ویژگیها و رفتارهای بازارهایی که در آن معامله میکنیم را بدانیم. چونکه شناخت رفتار بازار، عاملی است که باعث برتری ما در این عرصه خواهد شد.
کنترل احساسات
بهترین پوکربازان در هنر کنترل احساس مسلط اند، زیرا نشان دادن اضطراب و یا هیجان در پای میز بازی، میتواند برای آنها گران تمام شود.
ما به عنوان یک معامله گر، باید تلاش کنیم تا اسیر هیجانات نشویم. اگر چه برای معامله گران کنترل احساسات آسان تر است، چون بصورت فیزیکی فردی روبروی ما نیست تا از احساسات ما باخبر شود.
ما به عنوان معامله گر معمولا با یک ضرر ناراحت میشویم و با یک سود خوشحال، اما نباید به احساسات خود اجازه دهیم تا روی معاملاتمان و تصمیماتمان تاثیر بگذارد.